
در دوران امپراتوری عثمانی، ترکیبی بزرگ از مردم در سراسر آسیای صغیر زندگی میکردند. این شامل یونانیان قومی (عمدتاً مسیحیان ارتدکس یونانی)، ارمنیها، یهودیان اسپانیایی، مسلمانان ترک، رومانیاییها، آلبانیاییها و جوامع قبیلهای مختلف میشد. در قرن هشتم پیش از میلاد، بازرگانان یونانی در غرب آسیا و مدیترانه سفر میکردند. بنابراین، ممکن است اولین نسخههای باقلوا را با خود به غرب آورده باشند. از مصر تا ایران، نانواها نان یا کیک لایه لایه با آجیل و عسل درست میکردند که در تنورهای هیزمی پخته میشد.
با این حال، این اعراب بودند که طعمهای متمایز باقلوا را به آنچه که هست تبدیل کردند: هل، گلاب، پسته و شربت. کشورهای غربی بیشتر از دارچین، میخک و گردو استفاده میکردند. فیلو (به معنی «برگ» در یونان) ممکن است اکنون مترادف با غذاهای یونانی شده باشد، اما این صربها بودند که در واقع در عمل پهن کردن آن به ضخامت یک پارچه استاد شدند.
بنابراین، میتوان با اطمینان گفت که همه این افراد در پیدایش دسری که اکنون با نام باقلوا شناخته میشود، نقش داشتهاند. این کانون فرهنگی مردم و قومیتها، همگی مسئول غذاهایی بودند که در این کشورها پدید آمدند. شباهتهای مشخصی بین غذای کشورهای مدیترانهای و بسیاری از کشورهای آسیای غربی وجود دارد. این تصادفی نیست زیرا سفرها و ترکیب سنتهای آشپزی زیادی بین این مردم وجود داشته است. این گواه آن است که غذا مرز و بوم ندارد.
این موضوع چه چیزی در مورد روابط بینالملل آن زمان به ما میگوید؟
برای یونانیها که اخیراً دویستمین سالگرد استقلال خود از امپراتوری عثمانی را جشن گرفتهاند، باقلوا مایه غرور ملی است. آنها در دوران ترکهای عثمانی از جایگاه ممتازی برخوردار نبودند. نسبت دادن چیزی به سادگی آشپزی عثمانیها به آنها، پس از سالها ظلم و ستم، مایه ننگ غرورشان است.
حتی در سال ۲۰۰۶، تنشها بین دو ملت زمانی بالا گرفت که قبرسیهای یونانینشین، باقلوا را به عنوان نماد خود در ابتکار فرهنگی ترتیب داده شده توسط ریاست اتریش بر اتحادیه اروپا، کافه اروپا، انتخاب کردند. این در حالی بود که ترکیه خواهان عضویت در اتحادیه اروپا بود. بنابراین، تصمیم قبرس باید منبع نارضایتی زیادی برای ترکها بوده باشد.
اما همین واقعیت که اختلافات زیادی در مورد مخترع باقلوا وجود دارد، به این معنی است که در آن زمان اختلاط فرهنگی زیادی وجود داشته است . صرف نظر از مذهب، نژاد و پیشینه قومی یا زبانی، مردم باقلوا درست میکردند و میخوردند. آنها هنوز هم باقلوا درست میکنند و میخورند، و بسیاری از ملتها دستور پخت آن را تغییر دادهاند. بنابراین، از برخی جهات، داستان باقلوا داستان بسیاری از ملتها است.
معنی «باقلوا» چیست؟
کلمه «باقلوا» ریشه در ترکی عثمانی دارد، هرچند اکنون در همه زبانها به طور جهانی استفاده میشود. این کلمه ممکن است از ریشه مغولی «بایلا» گرفته شده باشد که به معنی «بستن» یا «انباشت» یا «پیچیدن» است. خود «بایلا»ی مغولی یک کلمه قرضی ترکی است و برخی از مورخان معتقدند که ممکن است از کلمات قدیمیتر پروتوترکی «باقلاغی» و «باقلاغو» آمده باشد.
برخی از زبانشناسان میگویند که «باقلوا» از کلمه «باقلوا» به معنی «خوراک» گرفته شده است. پسوندها بعداً اضافه شدهاند. پسوند «وا» به نظر میرسد ریشه فارسی دارد، اما «باقلا» کلمه فارسی نیست و ریشه آن هنوز کشف نشده است.
بنابراین، ریشه کلمه «باقلوا» هنوز یک راز باقی مانده است. ما فقط میدانیم که این دسر از دوران امپراتوری عثمانی به این نام خوانده میشده است.
باقلوا و ادیان
باقلوا بخش مهمی از مراسم و اعیاد جوامع مسلمان، یهودی و مسیحی ارتدکس است.
باقلوا در فرهنگ مسلمانان
در طول ماه رمضان، کسانی که روزه میگیرند، روز را با ضیافت شام، که افطار نامیده میشود، به پایان میرسانند. در طول این ضیافت، دوستان، خانواده و همسایگان برای صرف یک وعده غذایی بزرگ دور هم جمع میشوند. این وعده غذایی معمولاً با یک دسر به پایان میرسد که در خاورمیانه معمولاً به معنای باقلوا است.
خوردن باقلوا در ماه رمضان ظاهراً سنتی بوده که از امپراتوری عثمانی، از همان ریشههای خود باقلوا، به ارث رسیده است. شکر و غذاهای شیرین در اسلام از اهمیت معنوی زیادی برخوردارند و با ایمان و مؤمنان واقعی مرتبط هستند. بنابراین، باقلوا هم در افطار و هم در عید فطر، در پایان ماه رمضان، مصرف میشود.
پایان ماه روزهداری با غذاهای شیرین جشن گرفته میشود تا سلامت مردم بازیابی شود. بنابراین، خانوادهها دسرهای سنتی را در خانه درست میکنند و شکلات و شیرینی میخرند تا با عزیزانشان تقسیم کنند.
باقلوا در سراسر جهان
باقلوا از هر کجا که سرچشمه گرفته باشد، در حال حاضر میتوان آن را در انواع مختلف در سراسر جهان یافت. بسیاری از کشورهای اروپایی و آسیای غربی نسخه مخصوص به خود از این شیرینی را دارند. ترکها، اعراب، یونانیها، یهودیان و ارمنیها امروزه همگی آن را دسر ملی خود میدانند. لازم به ذکر است که همه این جوامع زمانی بخشی از امپراتوری عثمانی بودند.






